جاذبه های گردشگری ایران

ابیات پایانی شاهنامه

هر سال در آستانه بهار، یک روز را گرامی می‌داریم که در آن مهم‌ترین اثر ملی و هویتی‌مان متولد شده است. روز 25 اسفند، روز پایان سرایش شاهنامه فردوسی است. این روز، نشانگر اتمام فرآیند خلق اثری ابدی است که هنوز هم پس از هزار سال، بزرگ‌ترین اثری است که از تاریخ، فرهنگ، اسطوره و باور ایرانیان سخن می‌گوید.

اگر سال پایان سرایش شاهنامه را 400 هجری قمری در نظر بگیریم، شاهکار حکیم توس، امروز 1043 ساله می‌شود. این تاریخ نقطه آغازی است که رنگ و بوی فرهنگ و هنر ایرانی در شاهنامه به طور کامل ظاهر شد.

در آن روز، رنج‌های فردوسی پس از سال‌ها تلاش و سختی به ثمر نشست و کتابی پدید آمد که به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین ارث‌های فرهنگی ایران، همچنان در قلب ما زنده است. روز پایان سرایش شاهنامه یادآور نهادی بزرگ و پراهمیت است که نه تنها اساطیر و داستان‌های قدیمی ایران را حفظ کرده، بلکه ارزش‌ها و ایده‌های اسلامی و انسانی را نیز بازتاب داده است.

این روز فرصتی است تا اراده، استقامت و عشق به زبان و فرهنگ خود را با افتخار جشن بگیریم و ارزش‌های انسانی و فرهنگی که در شاهنامه نهفته‌اند، را با نسل‌های آینده به ارث بگذاریم.

ابیات پایانی شاهنامه,پایان سرایش شاهنامه,جامعیت شاهنامه

روزی که شاهنامه تمام شد

پایان سرایش شاهنامه، یکی از لحظات بزرگ در تاریخ ادبیات و فرهنگ ایران است. در انتهای قرن چهارم، دکتر قدمعلی سرامی، شاهنامه‌پژوه و نویسنده کتاب «از رنگ گل تا رنج خار»، در مورد تاریخ پایان سرایش شاهنامه فردوسی می‌گوید: “فردوسی در پایان داستان یزدگرد می‌سراید: ‘سر آمد کنون قصه یزدگرد، به ماه سپندارمذ روز ارد’، یعنی روز 25 اسفند. این تاریخ به معنای پاکی و راستی است که در اسامی مانند اردشیر، اردوان و… دیده می‌شود. فردوسی در این بیت بیان می‌کند که سرودن شاهنامه در این روز به پایان رسیده است.

” در پاسخ به سوالی مبنی بر آیا مشخص است که فردوسی اثرش را در 25 اسفند چه سالی به پایان رسانده است، دکتر سرامی می‌افزاید: “فردوسی به قول خودش 35 سال وقت صرف این کار کرده است. نمی‌توان به قطعیت گفت که این بیت در چه تاریخ و چه سالی (348 یا 400 هجری قمری) سروده شده است.

تنها می‌دانیم پایان سرایش شاهنامه در انتهای قرن چهارم هجری قمری بوده است.” در این زمینه، دکتر علیرضا قیامتی، شاهنامه‌پژوه و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه، 25 اسفند را دقیق‌ترین تاریخ برای پایان سرایش شاهنامه می‌داند. او تأکید دارد: “فردوسی بعد از ذکر صریح تاریخ پایان سرایش شاهنامه، ارزشمندی و جایگاه آن را در چشم ما روشن می‌کند و می‌گوید: ‘هر آن کس که دارد هش و رای و دین، پس از مرگ بر من کند آفرین.’ تمام همّ و غم فردوسی این بود که شاهنامه را تمام کند.

حتی در زمانی که بیمار بود، نگرانی‌اش از تمام نشدن شاهنامه بود و از خدا می‌خواست عمری به او بدهد تا شاهنامه را به پایان برساند. حتی وقتی با مرگ فرزندش که در شاهنامه به آن اشاره می‌کند، سرودن شاهنامه متوقف می‌شود، باز هم به خودش نهیب می‌زند که نگران هستم شاهنامه به پایان نر

سرودن شاهنامه,ابیات پایانی شاهنامه,پایان سرایش شاهنامه

درباره ی شاهنامه بیشتر بدانیم

تنها کتابی که تاریخ، فرهنگ، هویت، باور و اسطوره‌های ایرانیان را بیان کرده، شاهنامه است. شاهنامه موزه ایران‌شناسی است. به گفته ریچارد فرای، ایران‌شناس برجسته هر کس می‌خواهد ایران را بشناسد، باید شاهنامه را بخواند. شاهنامه آیینه‌ای برای فرهنگ ماست و ما را در گذشته متوقف نمی‌کند. شاهنامه کتاب نو شدن، نو دیدن، رهایی از کهنگی، پوسیدگی و تکرار ملال‌آور است.

برای همین می طلبد چنین روزی را هم در کنار 25 اردیبهشت که روز نمادین فردوسی است، گرامی بداریم. این روز زادروز بزرگ‌ترین حماسه جهان است».

چرا شاهنامه فردوسی برتر از دیگر حماسه‌هاست؟ دکتر قیامتی در بخش دیگری از سخنانش از انتشار کتابی در سال آینده به نام «شاهنامه، برترین حماسه جهان» خبر داد. به گفته او، این کتاب به بررسی وجوه شباهت و افتراق شاهنامه و دیگر حماسه‌های جهان می‌پردازد.

این شاهنامه‌پژوه ادامه می‌دهد: «در این کتاب شاهنامه را با حماسه‌های برتر جهان به ویژه ایلیاد و ادیسه مقایسه کرده‌ایم. بعضی می‌گویند شاهنامه، برترین حماسه است و عده‌ای ایلیاد را برتر دانسته‌اند. من به دور از نگاه و احساسات ملی، با دلایل علمی و نیز از دریچه نگاه دانشمندان جهان از جمله برتلس، هسه و… دلایل برتری شاهنامه را بیان کرده‌ام.

بخشی از این دلایل، به هومر و فردوسی برمی‌گردد. فردوسی یک شخصیت تاریخی و حقیقی است، اما درباره هومر شک و تردید است که اصلا چنین فردی وجود داشته است یا نه. عده‌ای می‌گویند ایلیاد و ادیسه در طول قرن‌ها سروده شده است. در بخش دیگر شاهنامه و ایلیاد را از دیدگاه اخلاقی بررسی کرده‌ام؛ به‌عنوان‌مثال، مفهوم خرد در شاهنامه با خرد در ایلیاد و ادیسه، اِنه‌اید ویرژیل، لیان شامپوی چین و مهابهاراتای هند مقایسه شده است.

در بخشی دیگر جامعیت شاهنامه و دلایل این‌که چرا آن را بزرگ‌ترین حماسه زنده جهان می‌دانیم، بررسی ‌شده است. یک یونانی برای این‌که بتواند ایلیاد و ادیسه هومر را بخواند، باید آن را به یونانی امروزی یا فرانسوی ترجمه کند و بخواند یا هندی‌ها نمی‌توانند به زبان امروزی‌شان مهابهاراتا را بخوانند. درحالی‌که یک فارسی‌زبان در هر کجای جهان که باشد، می‌تواند شاهنامه را بخواند».

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا